سومین سالگرد بابابزرگ هلیا
برخیز پدر که باز بیدار شوی این قافله را دوباره سالار شوی دل را به فدای قدمت میریزم یک بار دگر اگر تو تکرار شوی سه سال است که دلتنگی های غروب را با بودن در کنار مزار پدر عزیزمان حاج ابوالقاسم خدادادی سپری می کنیم و در نهایت ناباوری، باورمان شده که او دیگر نیست، دیگر نمی آید و دیگر نباید منتظرش باشیم، دیگر آن شمع فروزان را نمی بینیم ولی طنین صدای دلنشینش همچنان در گوش ما و مهربانیش در قلب ما و زیبایی چهره اش در یاد ماست. « روحش شاد و یادش گرامی باد » برای شادی روحش صلوات دلنوشته : باباي قشنگم سلام.باباجونم امشب خيلي دلم گرفته...خيلي دلم برات تنگ شده ...منم مثل بچه...
نویسنده :
maman sima
20:08